کاملا با حرفات موافقم حق با تو هست 

واقعا باید از تجربه دیگران استفاده کنیم تا خودمون تجربه بقیه نشیم 

سلام

من به عنوان یه دختر از رابطه های دوست دختری و دوست پسر و کراش و رل حالم بهم میخوره

و اصلا دوست ندارم حتی لفظ دوست پسر داشتن هم روم باشه چه برسه به داشتنش

اصلا هم درک نمیکنم مثلا وقتی یه دختر میگه احساس نیاز به محبت داره ، محبت سطحی و الکی و چن روزه یه پسر غریبه که امروز به یه نفر بگه فردا به یکی دیگه نیازش رو برطرف میکنه ؟؟

دوست عزیز من کلی زندگی دیدم دو نفر بعد ازدواج از طریق سنتی ، بهم دلبسته شدن

خیلیا رو هم دیدم عاشق شدن و زندگیشون خیلی راحت از هم پاشیده 

یعنی همه زندگی اطرافیانم که با عشق و عاشقی پیش رفتن شکست خورده

من شخصا ً یه ازدواج سنتی که حتی به انتخاب پدر و مادرم باشه رو بیشتر میپسندم تا یه عشق و عاشقی کورکورانه و غریزی و بچه بازی

سلام.

اشاره ای به سنتون نکردین.

له نظرم تجربه یکنفر قابل تعمیم نیست، چه بسا توی دانشگاه از این دوستی ها بچه ها زیاد داشتن و البته دوستی درست در چاچوب درس و کلاس، نه دوستی های خاله خرسی های الان! بعد یکماه توی کارها و درسها و مراسم ها، حرف زدن همدیگه دستشون اومد، کارهای همدیگه رو زیر نظر داشتن و... ولی هیچ موقع ارتباط دست زدن و عواطف وو... رد و بدل نشد.

بعد از یه ترم تقریباً با خانواده هاشون در میان گذاشتن و الحمدلله امسال هم قراره تقریباً 10 نفری با هم ازدواج کنن.

این بچه ها هم مستقیم وارد رابطه دوستی نشدن، در چارپوب همکلاسی آشنا شدن. 

حالا شما نمیدونم چطوری بصورت مستقیم و بدون بسم الله وارد رابطه دوستی شدین بدون آشنایی اولیه! بعد به پسر گفتین آینده نداریم و کات!!! خب فاز شما چی بود این وسط؟! انتظار داشتین پسره ادامه بده؟! مدام انرژی منفی تلقین کردین.

نظر شخصی و بدون قضاوت: شما باید قبل از وارد شدن به چنین رابطه ای، جوانبش رو میسنجیدین و اگر هم از هم خوشتون اومده بود و اوکی بودین، باید قطع ارتباط میکردین و میگفتین که با خانواده بیایین خواستگاری.

یکم روی کارهای خودتون فکر کنید. اگر شما زنگ تفریح برای اون آقا پسر بودین، پس اون آقا پسر برای شما حکم چی رو داشت؟ خواستگار؟ نیاز عاطفی؟ و... اگر خواستگار بود که خودتون به خودتون نباید اجازه چنین رابطه ای رو میدادین که کار به اینجا برسه.

در ضمن این شکست قلبی و... رو از خانم ها خواهش میکنم بریزین دور. عصر عصر ارتباطات هست. همینطور که برخی ها میرن فالو میکنن یا فالوشون میکنن، قبلش علت رو جویا بشن. وقتی یه نفر وارد زندگی تون میشه، علت رو جویا بشین و الا هر کسی گفت دوستتون دارم، دلیل بر عشق نیست واقعاً. خیلی ها خیلی ها رو دوست دارن به علت قلبی که خدا بهمون داده ولی اگر یکنفری فرق داشته باشه، قلب از جاش در میاد و بالا و پایین میپره که آره خودشه. بنظرم این حس متاسفانه در اکثریت افراد غیر اکتیو شده و بر اساس خواسته و تمایلاتشون دارن به همه واکنش نشون میدن که نتیجه هم اینه که بعد از مدتی قلب ارور میده که این خانم یا آقا مثل بقیه است و فرقی نداره. یکم عقلانی تر فکر کنیم.

شب و روزتون خوش

ببین دوست عزیز من هم همین تجربه تورو داشتم منتها سه سال پیش و خدا میدونه که چه سال بدی بود برام😑😑

از درس و کنکورم افتادم، شادیم ازم گرفته شد، همش گریه، همش افسردگی، ولی من برعکس تو باورم شده بود و بعد بهم اثبات شد ک حرفاش دروغه. ولی بنظرم این بهتربن درس عمرم بود که خودمو انقد واسه پسرا دم دستی نکنم.

سلام

کم نیستن دختر پسرایی که ضربه خوردن از این دوستیها..بنظرم خوب جایی کشیدی کنار وادامه ندادی..متاسفانه خیلیا مثل شما تاتجربش نکنن،،ول کن ماجرا نیستن..

درموردازدواج سنتی موافق نیستم باشما..چرا فکرمیکنی مثل معامله میمونه؟؟

غیراز اینه که دوطرف باعقلشون پاپیش میذارن وزیرنظرخانواده هاشون باهم اشنامیشن؟!

چرافکر میکنی کسی که هیچ تعهدی بهت نداره،بایدباهات بمونه؟؟

این دوستیها مدرن وخوبه وازدواج سنتی دمده ومعامله؟؟

خواهرمن..اون دوست داشتن واقعی واون عشق واقعی بعداز ازدواج بوجود میاد..نمیفهمم چرادوست نداریم باورش کنیم..

کسی که خواهانت باشه،،بهت ثابت میکنه..ازت خواستگاری میکنه..لباس عروس تنت میکنه..نه اینکه فقط به زبون بیاره

متاسفم که این اتفاق روتجربه کردی..امیدوارم درس عبرت خوبی شده باشه برات..

موفق باشی

من خودم از دوستی بدم میاد

از رل و کراش و عشق های آب گوشتی متنفرم

بارها شده موقعیتش پیش بیاد اما دوست بشم که چی و وجدانم قبول نکرده

من که فعلا شرایط ازدواج ندارم

و دوست دارم دستم توی جیب خودم باشه و غرور دارم و دوست دارم بتونم خرج کنم براش

اما نه ازدواج سنتی را میپسندم که ندیده و نشناخته ازدواج کنم و نه دوستی

باید آدم خودش عاقل باشه و حد و حدود خودش را موقع آشنایی حفظ کنه و وقتی شرایط ازدواج داشت مرد و مردونه و محکم و مصمم باشه و اقدام به خاستگاری و آشنایی کنه با دختری که میخواد 

عشقی خوبه که عاقلانه باشه و شهوت و یا احساس اون را رهبری نکنه

بعضی ها خودشون را دست شهوت و یا احساس میدند

دخترها بیشتر احساس و پسرها شهوت و نتیجه ش میشه عشق های آب گوشتی و شکست های عشقی و اتلاف وقت

من تصمیم گرفتم تک پر باشم اما وقتی شرایط ازدواج را فراهم کردم از دختری که خوشم اومد خیلی محرمانه ازش بخواهیم آشنا بشیم و خانواده ها را در جریان میذارم و چند وقت نامزد باشیم و با اعتقادات و نگرش های همدیگه و خط قرمزهامون و برنامه هایی که داریم برای زندگی آشنا بشیم

این طوری نه تنها رویایی فکر نکردیم و توی خیال و توهم نبودیم بلکه حتی ی زندگی خیلی خوب و بهتر نصیب خودمون میشه

توی زندگی هم همیشه آدم هایی که سالم زندگی کردند و زیبا زندگی کردند را الگو قرار میدم و سعی میکنم بفهمم چطوری اند

آدم های کمتری این طوری زندگی میکنند و ربطی هم به دین و مذهب نداره

بعضی هاشون مذهبی بودند و بعضی هاشون نبودند

بعضی ها هول اند اما ظاهرشون متشخص و یا مذهبیه و یا ادا روشنفکر ها را در میارند

وگرنه یکی مثل دیوید بکهام با اون همه ثروت و شهرت و خوش استایلی به همسرش متعهد بوده و خانواده دوسته وگرنه اگه خیلی ها جای اون بودند از هول حلیم هر روز کار یکی را میساختند

همین کریس رونالدو با اینکه چندتا دوست دختر داشته اما باور کن نسبت به خیلی ایرانی ها که یعنی مسلمون اند زیباتر زندگی میکنه و سالم تره و هول نیست , خیلی ها اگه جای کریس رونالدو بودند میگفتند بابا ازدواج چیه و تا آخر عمر با انواع و اقسام دخترها بودند و به هیچکسی نه نمیگفتند 

سلام 

مسلما خدا که ما رو آفریده خیر و صلاحمونو بهتر از هر کسی می دونه. پس در هر کاری مردد بودیم یا سر دو راهی قرار گرفتیم باید راهی رو بریم که خدا بهمون سفارش کرده که در این صورت هرگز پشیمون نمی شیم و هر اتفاقی بیافته همیشه برنده هستیم. خوب حالا حکم خدا در مورد دوستی های پنهان با نامحرم چیه؟ در سوره نساء/ 25 و مائده /5 به صراحت یکی از شرایط پاکدامنی  زنان و مردان برای ازدواج نداشتن دوست های پنهانی ذکر شده. پس اگه می خوایم ازدواج سالمی داشته باشیم نباید به دنبال دوست شدن با نامحرم باشیم. این روابط قبل از ازدواج درست مثل خوردن شیرینی قبل از نهار. هر پسر و دختری تمایلات و احساساتی در ارتباط با جنس مخالف داره که مثل همدیگه نیست شاید دختر از یه پسر انتظار محبت، عشق و حمایت داشته باشه اما ایا پسر هم با همین موارد ارضا میشه و این دوستی ادامه پیدا می کنه و ایا دختر هم می تونه قبل از ازدواجش تمایلات پسر رو برآورده کنه. این احساسات در ازدواج مکمل هم هستند و مشکلی پیش نمی یاد اما در دوستی برای هر دو طرف مخصوصا دختر منجر به فاجعه و صدمات روحی و جسمی میشه. 

باور کنیم که احکام خدا قدیمی و از مد افتاده نیست. رنسانس اروپا با همین احکام شکل گرفت وقتی در جنگ های صلیبی اروپایی ها به کتب مسلمونا دست پیدا کردند افق تازه ای از علم و دانش و مذهب براشون باز شد. الانم اگه به سخرانی های انگیزشی در امریکا و اروپا دقت کنید می بینید که اعتقاد به مذهب و معنویت حرف اول رو میزنه. حتی اثبات شده برای جلوگیری از افسردگی مادران باردار و سهولت زایمان، معنویت و اعتقادات مذهبی باید در والدین تقویت بشه. پس نباید گوهری رو که در دست داریم رها کنیم و دنبال عقاید پوج غربی ها بریم و فکر کنیم مد و به روزه.