.

ترک خودارضایی

.

.

ترک خودارضایی
خیانت :: نکات زناشویی

نکات زناشویی

نکات زناشویی برای همسران

نکات زناشویی

نکات زناشویی برای همسران

آموزش مسائل زناشویی و نکات پزشکی

آخرین نظرات

۱۴ مطلب با موضوع «خیانت» ثبت شده است

۳۰
ارديبهشت

خانم هایی که بهشون خیانت شده بیان حرف بزنن


سلام خسته نباشید من ۲۰سالمه وهمسرم ۳۰ساله حدود پنج ماه پیش همینطور اتفاقی گوشیش رو باز کردم اون نمیدونست که من رمزش رو بلدم دیدم که با یه خانمی چت کرده وانگار یبار هم همدیگرو دیده بودن ..واقعا شکستم همچین انتظاری ازش نداشتم خیلی دلخور شدم اصلا برام قابل بخشش نبود ونیست..خیلی به طلاق فکر کردم ولی با وجود بچهای دوقلوم نمیشد گفت پشیمونم گفت خطا کردم گریه کرد الان از قبل بیشتر هوامو داره رمز گوشیش رو هم عوض کرده ولی دیگه مثل قبل سرش تو گوشی نیس...قبلا بهش میگفتم زیادی با گوشی ور میری میگفت خیالت بابتم راحت باشه..من ادم خوبی هستم انقد گفت که من واقعا بهش اطمینان کامل داشتم تا اینکه با چشمای خودم دیدم میگه رابطه جنسی نداشتم فقط رفتیم قلیون کشیدیم ولی مطمینم مثل حرفای دیگش دروغه میشه کمکم کنید ای کاش میتونستم طلاق بگیرم چون میدونم خیلی دوسم داره میخام زجر بکشه دوسدارم اذیتش کنم خواهش میکنم راهنماییم کنید لطفا ...حال روحیم اصلا خوب نیس دیگه نمیتونم اطمینان کنم ولی جدا هم نمیتونم بشم دارم میسوزم

من بخاطر اینکه چشم ودل شوهرم سیر کنم هرکاری کردم حتی اعتقاداتمو زیر پا گذاشتم همیشه مرتب واراسته بودم...ولی پی بردم کسی که ذات خراب باشه درست بشو نیست...اون کسی که دیدم اصلا قیافه وچیز خوبی نداشت...گفت تو اینستاگرام شمارشو به من داده..احساس میکنم دست رد به سینه کسی نمیزنه حتی خودش به شوخی میگه خب دلم میسوزه😐فقط میخام خود خودم باشم مستقل باشم که اگر بار دیگه ای دیدم نشکنم بیخیال باشم بی تفاوت باشم...ولی واقعا سخته لطفا راهنمایی کنید



نظرات خودتون ارسال کنید برای این دوستمون


سلام خسته نباشید  من ٣٠سالم شوهرم ٣٤من تازه بچه دار شدم بچم چهار ماهش بود ک شب بعد شیردادن بچم دیدم شوهرم گوشیش از دستش افتاده وخواب رفته خواستم برنامه گوشیشو ببندم ک باتریش خالی نشه ک یهویی دیدم با ی خانم از خدا بی خبر چت میکنه عشقش شده بود ک وقتی دیدم اشکام بی اختیار میریختن بیدارش کردم گفت بخدا کسی نیس مزاحم  شده میخوام بدونم کیه منم باور کردم ولی بعد  چند روز  گوشیش و هک کردم دیدم دوباره پیام میدن خیلی عاشقونه حرف میزدن اونجوری ک حتی بامن حرف نزده  من بازم بهش گفتم بازم بهم گفت به من اعتماد نداری من میخوام  ببینم کیه   خلاصه بازم باورش کردم رفتیم بیرون برگشتنی  رفتم توی گوشیش و  تلگرامش ب  زنه بدو بیراه گفتم و بلاکش کردم ولی ای دل غافل ک شماره همو داشتن منه خنگ نفهمیدم اخه اعتماد کردم ب شوهرم از اون روز ک بلاکش کردم ی ماه گذشت شب یلدا خونه مادر شوهرم دعوت بودیم شوهرم گفت بازی دارم تو برو من میام من رفتم ولی اقای من رفت سراغ خانم بازیش اورده بودش خونم وقتی اومد  دنبالم لک رژ روی صورتش بود انکار کرد دعوامون شد ب من گفت دیگه دوستت ندارم نمیخوامت برو ولی شب رفتم خونم گفتم شاید کاری نکرده باشه باز تو خونه دستمال کثیف بود بازم گفت من نبودم انکار کرد ب من گفت ک تکلیفتو فردا مشخص میکنم ولی من احمق ب جای اینکه ترکش کنم  بهش گفتم دوستت دارم زندگیمودوس  دارم الانم دارم باهاش زندگی میکنم اون زنم تو زندگیم نیس ولی این وسط من داغون شدم دروغایی ک شنیدم رکبی ک خوردم و بد خوردم ولی الان پشیمونم ک کاش بهش نگفته بودم دوستت دارم وزندگیمو میخوام اونگاراون هیچ تلاشی نکرد من اینکارو کردم در صورتی ک مقصر بودولی الان هشت ماهه گذشته ولی من هنوز یادش میوفتم اعصابم خورد میشه از شوهرم بد میام ب خاطر کاری ک با من کرد من رو ب ی غریبه فروخت یادوقتی با اون بود من نمیدونستم ب من بی محلی میکرد سرم داد میزد فحش میداد اعصابم واقعن خورد میشه  ولی الان بهم میگه دوستت دارم  بدون تو نمیتونم ولی باور کردنش سخته برام میخوام باور کنم ولی بعضی وقتا نمیشه  ولی همه اینها تجربه شد برام ایشالا ک درس گرفته باشم از کارای خریتم تو رو خدا راهنمایی کنید چکار کنم ک یادش نیفتم اعصابمون تو زندگی خورد نشه شاید شوهرم ادم بشه سراغ این کارا نره!!


نظرات خودتون ارسال کنید برای این دوستمون



سلام ،من ۴۵ سالمه شوهرم ۵۵ 

شوهرم یک آدم زبون بازی هست بازن ها خیلی صمیمی و پاچه خواره،،جلوه خودم خش وبش میکنه با خانم های غریبه ،،زبون میریزه ،با من که خانمش هستم یه حرف خوب نمیزنه،؛چند سال پیش بایک خانم کارگرش دوست شد ،حتی باهاش همبستر شد،من متوجه شدم ،باهاش دخوا کردم،خودشو به سلیطه بازی زد که الکی شک کردی ،،بعد ها خودش احتراف به خیانت کرد،،،

ازهمون موقع گوشیش رمز داره جلو بچهامم قفل گوشیشو باز نمیکنه،،سفت چسپیده مواضب گوشیشه، من حق ندارم به گوشیش دست بزنم ،،کارهای مشکوک انجام میده،،

وقتی تا حرف پیش میکشم میگم گوشیتو  بده یه ثانیه نمیده خ دشو به دعوا وفحش به من که تو مریضی به من شک داری،،من میگم بهش اگه پاکی قایم کاری نکن، پرو منو میگه برو توهم هرکادی میخاییانجام بده ،،من کاریت  ندارم،،خودش میدونه که من خیلی حساسم،،از گناه وعواقب این کارهای کثیف میترسم ،بیزارم،،

الانم نارحتی قند داره ،بر نامه ای سکس نمیتونه،،فقط یکسره پیامک عاشقانه ویک ساعت دوساعت با خانم غریبه لاس میزنه صحبت میکنه

کلا رنج میبر م از این کارهای ناشایستش

من با همه بدی هاش برخورد خشک وخنکش کنار ا ومدم ،منو نمیتونه ازنظر جنسی ارضا م کنه،،بااین وضع خرابش منو دق داده چشش دنبال دوست دختر بازیه ،،الان بچهام میدونن،،خودم درماده شدم ،یه ر  اهکارنشونم بدین خواهشا


نظرات خودتون ارسال کنید برای این دوستمون


  • دکتر زناشویی
۳۰
ارديبهشت

تلفن های یواشکی شوهرم با یک زن

سوال:


سلام؛

 خانمی هستم 28 ساله مدت 4 سال ازدواج کردم مدت 3 ماهه که متوجه شدم همسرم با خانمی ارتباط تلفنی دارد و همیشه سعی میکنه گوشی رو از دسترس من خارج کنه الان این تماسا بیشتر شده نمدونم چکار کنم؛


 از طرفی حدود رابطشون نمیدونم از طرفی اگر هم از همسرم سوال کنم کمبود چیزی داره میگه نه اگر به موضوع گوشی اشاره کنم ناراحت میشه که به من شک داری از این حرفا و من مدت سه ماهه صبر کردم و به زندگی عادی ادامه دادم اما دیگه نمیتونم لطفا راهنمایی کنید چطور موضوع به همسرم بگم


جواب:


با سلام وادب :

ضمن تشکر از حسن اعتماد شما ، از این که توفیق خدمت به شما را داریم خداوند منان را سپاسگذاریم.


خواهر گرامی در این زمینه لازم است به چند نکته دقت فرمائید: 


1- در بسیاری از موارد شک ها و تردید های خانمها که به خاطر شدت محبت و حس انحصار طلبی آنهاست ، کاملا بی مورد است. و چه بسا شوهرشان هیچ کار اشتباهی مرتکب نشده و اصلا متوجه این مساله نیست و گاهی از حساسیت همسر ، تعجب میکند.


اخطار :


گاهی حساس شدن خانم ها باعث انگیزش حس لجبازی آقایان شده و آنها را خسته می کند و اگر هم چیزی نبوده آنها را تحریک به انجام آن میکند. ( به قول معروف می گویند : آش نخورده و دهان سوخته ؟ من که متهم هستم پس اقلا بهره ای ببرم !!! ) و این کار را دشوار تر می کند و خود ، مشکل آفرین است.


2- در فرض وجود رابطه و لغزش همسر ، کاملا با تدبیر جلو بروید و تسلیم احساسات نشوید ( هر چند گاهی این کار سخت می شود ... ).


ابتدا مروری بر رابطه خود کنید.( همه جوانب : عاطفی ، جنسی ، ظاهری و...). ببینید چه ضعفی هست. و سعی کنید آن را جبران کنید.( گاهی لازم است غیر مستقیم یا مستقیم در این زمینه با همسرتان به دور از توجه به رابطه جدید او ، گفتگو کنید.)


3-ممکن است خوب متوجه مشکل و ریشه آن نشوید. در این موقع می توانید از شخص مورد اعتماد و آگاه دیگری کمک بگیرید. در مواردی مراجعه به مشاور متخصص لازم می شود.


4- نظر به اینکه همسر داری و جذب همسر علاوه بر مسائل شخصی ، یک مهارت آموختنی است ، لازم است در این زمینه بیشتر مطالعه داشته باشید.

  • دکتر زناشویی
۳۰
ارديبهشت

شوهرم وفادار نیست و خیانت میکند

سوال:


 با سلام؛

 من و همسرم هر دو شاغل هستیم در محیط کار با خواستگاری ایشان از من آشنا شدیم و پس از تحقیق در خصوص سلامت اخلاقی ایشان ازدواج کردیم.تقریبا یک سال بعد ، پس از اتفاقی به تماس دختر جوانی با موبایل همسرم با شوک فراوان متوجه شدم که همسرم به من خیانت کرده.در حقیقت تنها سه ماه پس از مراسم ازدواج از طریق سایت های دوست یابی با دو دختر جوانی در شهر های متفاوت دوست شده بود که در طول تقریبا ۱۰ ماه با هر دو همزمان تماس تلفنی و با هر کدام هم دو سه بار ملاقات حضوری داشته است.من با هر دو صحبت کردم و هر دو اعلام کردند که هیچ ارتباط جنسی با او نداشته اند و بلافاصله ارتباطشون رو هم قطع کردند.همسرم هم نداشتن تماس جنسی با هر دو را تایید کرد.و گفت پشیمان است و قصد تمام کردن رابطه ها را داشه است.دروغ های زیادی به هر دو و به من گفته بود.پس از قهر من و رفتن من به خانه پدرم و چندین روز قطع هر گونه تماس با ابراز پشیمانی فراوان همسرم و جبران گذشته به خانه برگشتم ولی این شوک بسیار بزرگی برایم بوده که با گذشت چندین ماه هنوز این زخم التیام نیافته است.ظاهرا همسرم به قول خود وفادار مانده است ولی من به او اعتماد ندارم..علاقه ام به او بسیار کاهش یافته است.به طور مداوم نگران هستم.چگونه با این مسئله کنار بیایم؟چه تضمینی برای اینده وجود داره؟


جواب:


سلام دوست عزیز همین که خیلی سریع اقدام کردید و قضایا منقضی شد عالیست.باید اشتباهات خود دیگران را ببخشیم هیچکدام از ما بی نقص نیستیم.همسرتان را قلبا ببخشید تا علاقه اش دوباره در دلتان زنده شود.خیلی وقتها این برخورد ها از روی ندونم کاری است و در باطن قصد خیانت وجود ندارد.شاید شیطنت بچه کانه و وسوسه بوده واگرنه اگر همسر شما اراده میکری میتوانست تماس هایی را که نداشته به وجود بیاورد.باید از تو شروع کنی بهش اعتماد کن.اما مراقب زندگیت باش.دوست من در یک رابطه دو طرفه نباید همه تقصیر ها را متوجه طرف مقابل بدانیم به برخورد و روابط خودت با همسرت بیشتر اهمیت بده.برای شوهرت بیشتر وقت بذار.شاید خودت زمینه را فراهم کردی شاید همسرتان خلایی دارد.مرد باید توسط زن پذیرفته و درک شود.به نظر به جای اینکه با مرور گذشته باعث عدم اطمینان خودت به او بشی اندیشه کن و علت این رفتارت رو پیدا کن.با دانستن علت آن ماجرا و از بین بردن علت راحت تر میتوانی به او اعتماد کنید.


  • دکتر زناشویی
۳۰
ارديبهشت

داستان خیانت تلفنی شوهرم

سوال:


سلام به همه دوستان؛
 
سال گذشته شوهرم بشدت بهانه گیر
شده بود وبهش شک کرده بودم. بنا به پیشنهاد دوستان بهش محبت کردم که 
اگر چیزی هست تموم بشه. اون موقع حامله بودم بچه ام الان دو ماهشه. تو این
مدت یه روز خوب بوده و یه روز خراب. تمام بی محبتیاش و ایراد گرفتناش و 
تحقیرهاش رو تحمل میکردم ومیگفتم انشالله که هیچی نیست. ولی امروز 
صداشو ضبط کزدم ودیدم که حدسم درسته. اون طرف یکی از اقوامه که شوهر
وبچه داره ودر شهر دیگه ای هم زندگی مستند. الان نمیدونم چیکار منم. احساس
درموندگی میکنم. مشاور بهم گفته بروش بیارم وازش بخوام کات کنه ولی خونه 
رو ترک نکنم. دوست دارم ازش انتقام همه زجرایی که داده رو بگیرم. دلم میخواد
یه مدت نبینمش. بیاد دنبالمو بگه غلط کردم. چیکار کنم؟ روحمو جسمم بعد زایمان 
بشدت رنجوره. اینم بگم خیلی بی منطقه و فکر نکنم با حرف زدن به جایی برسم. 
کمکم کنید چیکار کنم باهاش؟

#جواب


سلام. دوست عزیزم 

اول از هرچیزی خود ما هستیم که باعث میشیم طرف سرد بشه درست؛ خب یکم بهش محبت کن به خودت برس سعی کن مث اون خانم 

رفتار کنی اس های عاشقانه بده براش کلمات عاشقانه بنویس بزار کنار تخت تا بخون به خودت عطر بزن همیشه مرتب باش سعی کن غذا 

اماده و خونه همیشه تمیز باش سعی کن باهم اشپزی کنید باهاش شوخی کن بهترین لباس ها رو براش بپوش.

هیچوت میدون ترک نکن بهش اهمیت بده. لباساشو اتو بزن و اماده باش توی کشو مرتب . غذا اماده کن و بهش بگو بریم مثلا فلان پارک غذا بخوریم یه هوایی بخوریم.
طرف مقابل شما فقط توجه میخاد همین هیچ جای نگرانی نیست خونسرد باشید و خب خودتون میگید فقط از نظر عاطفی خب پس نیاز ب نگرنی نیست. در ضمن طلاق هم راه حل خوبی برای این مشکل نیست.

#جواب 


سلام؛
به نظر من شما باید خودتون رو به چیزی که شوهرتون میخواد نزدیک بکنین. احتمالا همسرتون شور و شوق بیشتری در زندگی میخواد. اگه توی محیط خانواده تامین بشه دیگه برای رفعش به جامعه پناه نمیبره.شور و شوق زندگی رو بیشتر بکنین.به زندگیتون تنوع بدین.سعی کنین ایشون رو شاد بکنین(البته زیادش میشه لودگی).ببینین همسرتون چی دوست داره .
میدونین اتیش انتقام فقط زندگی خودتون رو میسوزونه وباعث میشه همسرتون به طرف اون خانم کشیده بشه.خیلی هم حساسیت به خخرج ندین.این روز ها خانم ها و اقایون ارتباطاتشون مثل سابق نیست ولی خب من اینو نمی پذیرم که شخصی ادنازه ی همسر انسان بهش محبت بکنه.اقایون اینجوری هستن که وقتی ازش ناراحت هستی باید بهش بگی وگرنه اون هیچ وقت متوجه نمیشه واگه هم بشه میگه اگه مشکلش بامن بود بهم میگفت.به نظرم کارهایی رو که گفتم انجام بدین .اگه دیدین مثل قبل ادامه میده سعی کنین با احساس و لطافت زنانه بهش بگین.

مثلا بگین عزیزم من همسرت هستم و دلم میخواد وقت بیشتری روباهم و بچمون بگذرونیم .احساس میکنم اینجوری زندگیمون خیلی قشنگ تر میشه وکم کم سرصحبت رو باز کنین.
واینکه بعد انتقام هیچ چیزی به دست نمیارین مگه بی توجهی همسرتون.


  • دکتر زناشویی